جدول جو
جدول جو

معنی کمان دسته - جستجوی لغت در جدول جو

کمان دسته
(کَ دَ تَ / تِ)
دستۀ کمان. قبضۀ کمان:
بر آهن ز چوب و سرو کرده کار
کمان دسته و گوشه عاجین نگار.
اسدی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کمان رستم
تصویر کمان رستم
کنایه از رنگین کمان
فرهنگ فارسی عمید
(دُ)
دهی است از دهستان جلال ارزک بخش نور شهرستان بابل، واقع در 145هزارگزی باختری بابل با 240 تن سکنه. آب آن از رود خانه کاری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
قوس و قزح
فرهنگ گویش مازندرانی
دسته ی کاه شالی
فرهنگ گویش مازندرانی